در حالی جنبش های اعتراضی برای پایان جنگ اوکراین وجود ندارد که آثار و پیامدهای منفی این جنگ از محدوده طرف های درگیر در جنگ فراتر رفته و به اشکال مختلف از جمله افزایش هزینه های سوخت و انرژی و بخصوص مواد غذایی سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. آنچه این بی تحرکی و انفعال را تعجب برانگیز می سازد خطر فراگیری جنگ اوکراین و تبدیل آن به جنگ جهانی سوم و یا حتی امکان استفاده از تسلیحات اتمی است که هیچ یک از طرف های درگیر آن را رد نکرده اند.
وقتی در جریان بحران موشکی کوبا خطر جنگ اتمی وجود داشت فشار افکار عمومی بین المللی یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در تصمیم گیری رهبران وقت برای جلوگیری از آن بود. به همین ترتیب وقتی در گذشته، جنگ هایی در ابعاد جنگ اوکراین روی می داد تظاهرات ضد جنگ در گوشه و کنار جهان برپا می شد و به اهرم اعمال فشار بر تصمیم های رهبران تبدیل می شد.
نکته تعجب برانگیز دیگر اینکه در گذشته شاید اهمیت حفظ محیط زیست به اندازه امروز برای بقای نسل بشردرک و شناخته نشده بود اما امروزه با وجود اینکه جنگ اوکراین علاوه برایجاد بحران غذایی به تخریب و نابودی گسترده محیط زیست مناطق درگیر جنگ انجامیده است حتی از سوی جنبش های محیط زیستی هم هیچ تحرکی دیده نمی شود.
گذشته از این ها، جنگ اوکراین سبب شد که امیدهای ایجاد شده برای دوره پسا کرونا به سرعت از بین برود و جهان بار دیگر وارد تونل تاریک شود. ازاین رو بی تفاوتی و انفعال حاکم بر افکارعمومی بین المللی و نخبگان فکری و همچنین نهادها و سازمان های بین المللی در قبال استمرار جنگ اوکراین نیاز به یک آسیب شناسی جدی دارد .
شاید یک علت این است که جنگ در نزدیکی مرزهای روسیه جریان دارد و اراده کشورهای غربی بر استمرار و تطویل جنگ قرار دارد و لذا تلاشی برای تحریک و تهییج افکارعمومی علیه جنگ در این کشورها دیده نمی شود. با وجود اینکه روسیه به عنوان آغاز گر جنگ تلقی می شود اما کشورهای غربی و ناتو نیز به عنوان تداوم بخش عمل می کنند ضمن اینکه در بسترسازی و زمینه سازی آن نیزموثر بودند.
علت دیگر به ظهور و گسترش قارچ گونه شبکه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی نوین برمی گردد که عرصه شکل گیری جنبش های اجتماعی را از فضای عمومی و واقعی به فضای مجازی انتقال داده و از تجمیع این اعتراض ها در فضای واقعی جلوگیری می کند.
علت هرچه که باشد جای خالی افکارعمومی بین المللی به عنوان تجلی وجدان بشری درمقابله با استمرارجنگ ویرانگر و خانمان سوز در اوکراین احساس می شود که این جنگ علاوه برتحمیل هزاران کشته و زخمی و میلیون ها آواره و میلیاردها دلار خسارت بر طرف های درگیر، هزینه های زندگی میلیاردها انسان را در سراسر جهان افزایش داده، زنگ خطر گسترش فقر را به صدا در آورده و جهان را از چاله کرونا در نیامده درچاه ابهامات پساکرونا انداخته است.
اگرظهور و فراگیری کرونا حاصل جنگ تجاری دولت راستگرا و تجدید نظرطلب ترامپ علیه چین بود، جنگ اوکراین هم به نوعی حاصل تسویه حساب دموکرات های حاکم بر کاخ سفید با روسیه و شخص پوتین است که پیروزی ترامپ در انتخابات سال 2016 را حاصل دخالت روسیه در انتخابات می دانستند وشاید اکنون احساس می کنند انتقام خود را از مسکو و پوتین گرفته اند.
-----------------------------------------
احمد کاظم زاده