به گزارش به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در سخنانی که به صورت ویدیو کنفرانس برای حاضران جشنواره چهلمین سال شکل گیری حزب الله لبنان در ضاحیه بیروت پخش میشد، گفت: امشب فعالیتهای جشنواره چهلمین بهار پایان مییابد، در دو ماه گذشته برادران و خواهران در همه مراکز و موسسات وابسته به حزب الله، با ارائه گزارشات، فیلمهای مستند و برنامههای تلویزیونی و رسانه ای، در پی شرح تاریخ مقاومت در چهل سال گذشته بر آمدند و سعی کردند درباره دستاوردهای فرهنگی، تربیتی، درمانی، خدماتی، کشاورزی، صنعتی، بازسازی، رسانه ای، صنفی و. مقاومت، اطلاع رسانی کنند.
عنوان این اقدامات هنری را (ابجدیه النصر) برگزیدند، چون این برنامهها بیانگر ماهیت واقعی مقاومت و اقدامات جهادی است. از همه برادران و خواهرانی که در دو ماه اخیر تلاش کردند تا چهرهای درست، واقعی، شفاف و به دور از مبالغه از دستاوردها، تلاش، مبارزات و جانفشانیهای همه کارکنان و مجاهدان، اعم از زن و مرد، به تصویر بکشند، تشکر میکنم.
همچنین، هم زمان با مراسم اختتامیه جشنواره چهلمین سال مقاومت، خواستار آن شده ایم تا این جشن، جشنی برای پیروزی مقاومت، کشور، مردم، ارتش و دولت لبنان در جنگ تموز (جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶) در برابر وحشیگری صهیونیستها و مناسبتی برای پاسداشت آزادی دوم یعنی آزادی جرود و سلسله جبال شرقی از دست گروههای تکفیریای باشد که در چارچوب جنگ جهانی علیه سوریه و مقاومت منطقه، خود را از مناطق مختلف دنیا به اینجا رساندند.
با حذف برخی از مقدمات به این نکته اشاره میکنم که وقتی از چهل بهار یعنی از سال ۱۹۸۲ (سال شکل گیری حزب الله) تا به امروز سخن میگوییم باید در آغاز سخن به این موضوع مهم اشاره کنیم که این سخن به معنی این نیست که به قبل آن تاریخ کاری نداریم، بلکه این تاریخ رابطهای عمیق و ریشهای و اساسی به تمام تلاشها، جهادها و کارهایی... دارد که در قبل از ۱۹۸۲ انجام شد.
وقتی از سال ۱۹۸۲ تا به امروز سخن میگویم در واقع در حال بیان فعالیتهای حزب الله و مقاومتیم بدون آنکه بخواهیم اتفاقات قبل از سال ۱۹۸۲ را به این جریان و جنبش منتسب کنیم هر چند بسیاری از فرماندهان، علماء و نسل بنیانگذار حزب الله، شریک اتفاقات قبل از سال ۱۹۸۲ (سال شکل گیری حزب الله) بودند و در آن اتفاقات حضور قدرتمندی داشتند و ما نیز این مشارکت را قدر میدانیم، چون اگر آن اتفاقات نبود، اگر نقل اتفاقات دهه شصت، هفتاد و آغاز دهه هشتاد نبود، ما و نسل نزدیک به ما، بیداری و بصیرت کافی کسب نمیکردیم.
در این زمینه، مقصود اتفاقاتی در ابعاد مختلف، اعم از جنبش ها، احزاب، شخصیت ها، اعم از علماء، صاحبان اندیشه، فرماندهان جهادی و میدانی، حوزههای علمیه و موسسات مختلفی است که در طول دههها فعالیت کردند تا بتوانند طرحی را تکمیل کنند که قبل از آن پیشگامانی، چون سید عبدالحسن شرف الدین، محسن الامین و بسیاری از علمای بزرگ ما آغاز کرده و در دهههای مختلف مسئولیتهای این کارها را به دوش کشیده بودند.
همچنین، تلاش علمای بزرگ در گسترش بیداری، امر به معروف، نهی از منکر و تربیت نسلها را قدر میدانیم، ما نیز در زیر منابر این علماءتربیت شده و به رهنمودهای آنان گوش فرا داده ایم. قبل از آنکه به نام امام موسی صدر اشاره کنم یادی از آیت الله سید محمد حسین فضل الله و آیت الله محمد مهدی شمس الدین رحمهما الله میکنم، چون از علمایی بودند که بیشترین حضور را در میادین تربیتی و دینی داشتند.
در این زمینه، علمای بزرگی در مناطق مختلف فعال بوده اند و نیاز است به صورت مشخص به آنچه که شهید محمد باقر صدر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، یعنی از طریق طلاب و شاگردانش، تقدیم کرد، اشاره کنم، شاگردان امام موصی صدر اثر گذاری زیادی داشتند و از جمله آنان، که همان روحیه شهید صدر را داشتند، میتوان به شهید سید عباس موسوی، شیخ راغب حرب و دیگران یاد کرد.
همچنین، نیاز است به صورت ویژه در آغاز سخن از امام موسی صدر- که خدا او را به سلامت بازگرداند- یاد کنیم، چون او بزرگترین متصدی امور عامه، آن هم در لبنان و منطقه بود که آن زمان شرایط بسیار حساسی داشتند. ایشان در پی یاری به مستضعفان و محرومان، حضور قوی در میان مردم، اعلام مواضع، تاسیس مقاومت و فرماندهی مقاومت بود. ما به روزهایی نزدیک شده ایم که سالروز جنایت نظام قذافی در ربودن امام موسی صدر و دو همراه عزیز اوست، بار دیگر برای جهان، برای لبنان، برای منطقه و برای دنیا تاکید میکنیم که سرنوشت جهادی ما یکی از نتایج مبارک مجاهده این رهبر بزرگ است.
جنبشهای حزب الله و امل فرزندان و شاگردان این امامند که در مسیر و خط او گام بر میدارند و این نوع ارتباط همچنان تداوم دارد و عامل اساسی الهام گیری جنبش ما از قبل از ۱۹۸۲ و بعد آن، تا به امروز است و در آینده نیز چنین خواهد بود. همچنین، امام سید روح الله الموسوی الخمینی قدس سره الشریف، همچنان الهام بخش بزرگ، هدایتگر اعظم، انگیزه نهضت و روح انقلاب این امت و این عصر است و خواهد بود. نمیتوانیم از دستاوردهای حرکتمان بگوییم، اما قبل از آن به روح بزرگ و پاک ایشان به دلیل آنچه که احیا، راهنمایی و الهام کرد، درود نفرستیم.
درباره تاریخ مقاومت دو بخش مد نظر است، رویکردی شفاف به آنچه که انجام شد و آنچه که باید در آینده انجام شود. در این زمینه اولین عنوان سخن، مقاومت و درگیری با دشمن اسرائیلی است. از آغاز شکل گیری مقاومت - البته نمیخواهم درباره روند شکل گیری حزب الله صحبت کنم، چون در این باره زیاد گفته شد - از آغاز تاسیس حزب، ماموریتها، دستاوردها، فعالیتها و ... چه بود؟ من سخنم درباره حزب الله است، چون گروههای مقاومت دیگری هم حضور داشتند.
مشارکت هستههای اولیه، که در چندین منطقه تشکیل شده بود، به همراه دیگر گروههای مقاومت و در صدر آنها گروههای وابسته به جنبش امل، گروههای ملی و اسلامی، گروههای مقاومت فلسطین و ارتش عربی سوریه، در رویارویی با یورش اسرائیل. من پیش از این به این نکته اشاره کرده بودم که تاسیس حزب الله بیش از آنکه در کنفرانس یا نشست صورت گرفته باشد محصول اتفاقات میدانی است.
آغاز عملیات مقاومت با تشکیلات و نام جدید یعنی مقاومت اسلامی، سهیم شدن در کنار تمام گروههای مقاومت، در دستاورد سال ۲۰۰۰، یعنی آزادسازی سرزمین، البته به استثنای مناطقی، چون مزارع شبعا، بلندیهای کفر شوبا و ... که همچنان در اشغال باقی مانده بود.
اگر بخواهیم سهیم بودن حزب الله را به درصد محاسبه کنیم بدون تردید سهم حزب الله در آزادسازی سرزمین، اساسی بود، اما نمیگوییم که این دستاورد مختص ما بود، چون همه گروههایی که در نبرد شرکت داشتند در آزادسازی سرزمین سهیم بودند به همین دلیل من به سهم مقاومت در آزادی سرزمین اشاره کردم. باید به اهمیت پیروزی سال ۲۰۰۰ و نتایج راهبردی آن در درگیری با دشمن و قضیه فلسطین اشاره کنیم، چون این پیروزی طرح اسرائیل بزرگ را پایان داد و امید فلسطینیان را برای مقاومت احیا کرد تا انتفاضه الاقصی را رقم بزنند ضمن اینکه به افسانه ارتش شکست ناپذیر خاتمه داد.
تجربه انسانی و اخلاقی برای مقاومت، اینجا مقصود از مقاومت فقط حزب الله نیست بلکه مقصود تمام گروههای مقاومتی هستند که در دستاورد سال ۲۰۰۰ مشارکت داشتند، تجربه انسانی و اخلاقی از این منظر که در جهان تجربیات زیادی مشاهده شد که در آن شاهد تجاوز، اقدامات انتقامجویانه، اعدامهای میدانی و ... بوده ایم.
- سهیم بودن در آزادی اسرای لبنانی که آخرین آنها شهید سمیر القنطار و برادران او بودند، البته در این زمینه همچنان برخی پروندهها بی نتیجه مانده است.
- ایجاد بنای نظامی و امنیتی برای مقاومت که قادر است سپر بازدارنده در برابر دشمن و تحکیم معادلات باشد
- سهیم بودن در تحکیم اندیشه و فرهنگ مقاومت در میان مردم
- سهیم بودن در تامین موقعیت مردمی و سیاسی برای مقاومت
جایگاه مردمی و سیاسی نیز دستاورد مختص ما نیست بلکه مجموعه گروههای مومن در مقاومت و حامیان مقاومت در این زمینه سهیمند.
- مقاومت افسانهای در جنگ تموز (۳۳ روزه)، که امروز جزئی از جشنواره ماست.
پیروزی و مقاومت نظامی، مردمی، سیاسی و مدیریت مشترک میدانی و سیاسی همه و همه دخیل بودند، جا دارد در اینجا یادی هم از امیل لحود ریاست محترم جمهوری وقت کنم که در ریاستش بر جلسات بر مقاومت تاکید داشت و در کنارش وزرای او نیز چنین بودند ضمن اینکه باید از استاد نبیه بری به دلیل رهبری سیاسی اش در کنار فرماندهان میدانی یاد کنم همانگونه که از ابراز همبستگی و حمایت هم پیمانان و دوستان و تمام لبنانیها باید یاد کرد.
نتیجه مقاومتهای اسطورهای در جنگ تموز، از بین رفتن طرح خاورمیانه جدید به عنوان طرح آمریکایی -صهیونیستی بود که از زبان کاندولیزا رایس بیان شده بود. همچنین این مقاومت اسطوره ای، سبب پایان دادن به طرح اسرائیل بزرگ شده بود، یعنی در سال ۲۰۰۰ طرح اسرائیل بزرگ منتفی شده بود، زیرا اسرائیلی که قادر نبود در لبنان و نوار مرزی لبنان دوام بیاورد چگونه میتوانست به کشوری تبدیل شود که در تعبیر آن از کشور نیل تا فرات یاد میکنند؟ اسرائیلی که در جنگ تموز در سال ۲۰۰۶ شکست خورده بود چگونه میتوانست به قدرت برتر منطقه تبدیل شود؟
تحکیم معادلات بازدارنده، که این معادلات خود نتیجه جنگ تموز بود. تحکیم معادلات بازدارنده برای حمایت لبنان از حملات و تهدیدات اسرائیل بود به همین دلیل کشور ما به ویژه بخش جنوبی کشور از سیزده سال قبل تا به امروز شاهد امنیت و آرامش است.
از نتایج پایداری در جنگ تموز این است که توانست هدف اصلی جنگ یعنی سرکوب و نابودی مقاومت را ناکام بگذارد، چون بر خلاف این خواسته، مقاومت قویتر و مستحکمتر شد. همچنین از جمله دستاوردها در چهل سال گذشته، سهیم بودن مقاومت در مقابله با شبکههای وابسته به اسرائیل و شناسایی مزدوران است که این کار را در کنار نهادهای امنیتی وابسته به دولت انجام داد، البته نهادهای امنیتی در این زمینه نقش اساسی داشتند و نقش ما نقش کمکی بود.
سهیم بودن در قیام مردم لبنان، مردم منطقه و امت؛ این نقش از طریق دستاوردها، پیروزیها و احیای امید به پیروزی و توانمندی در آسیب رساندن به دشمن به دست آمد، چون امید جدیدی ایجاد کرده بود تا تجربه لبنان به مردم فلسطین، لبنان و منطقه القاء کند که بر خلاف توصیف ارتش دشمن، به ارتش شکست ناپذیر، این ارتش شکست پذیر و دارای ضعف است. و دستاورد روزهای اخیر، ورود مقاومت به خط تلاشها برای بازستاندن حقوق نفتی و گازی لبنان در دریاست.
این موارد عناوینی از دستاوردها در درگیری با دشمن اسرائیلی در طول چهل سال گذشته است. ادعای ما این است که ما بخشی اساسی در این دستاوردها بوده ایم، ما مدعی نیستم که همه این دستاوردها، فقط برای ما بوده است، چون اگر همکاری ها، حمایت مردمی، سیاسی و پایداری ها، در کنار جانفشانیها و تلاش شهدا، اسرا، جانبازان و خانواده هایشان نبود این دستاوردها هم محقق نمیشد.